یکی دیگه از فانتزیام اینه که برم قهوه خونه بعد یارو بپرسه دادا قلیون میکشی ؟ بعد من با یه لبخند تلخ بگم : داداش قلیون واسه سوسولاس ! ما یه عمره از زمونه میکشیم ! بعد توی دود قلیونای قهوه خونه محو بشم :|
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1391/10/30 - 16:48
دیدگاه
nima0bx

من یادندارم قهوه خونه رفته باشم,اما به اصراریکی ازدوستام لحظاتی هرچند کوتاه رادرقهوه خانه ای گذراندیم...
پسرکی جوان با

1391/10/30 - 16:56 توسط Mobile
nima0bx

موهای آلاگارسونی توجهم رابه خودش جلب کرداوبه دوستش میگفت:یکی از افتخاراتم اینه که دوست دخترم به خاطرمن دودی شده...درحالی

1391/10/30 - 16:57 توسط Mobile
nima0bx

که باتأسف اورامینگریستم:سری تکان داده وآنجاراترک گفتم:درحالیکه زیرلب زمزمه میکردم:اونی که گول ظاهرتوروخورده ظاهرابه خاطر

1391/10/30 - 16:59 توسط Mobile
nima0bx

موهای آلاگارسونی توجهم رابه خودش جلب کرداوبه دوستش میگفت:یکی از افتخاراتم اینه که دوست دخترم به خاطرمن دودی شده...درحالی

1391/10/30 - 17:01 توسط Mobile
nima0bx

موهای آلاگارسونی توجهم رابه خودش جلب کرداوبه دوستش میگفت:یکی از افتخاراتم اینه که دوست دخترم به خاطرمن دودی شده...درحالی

1391/10/30 - 17:04 توسط Mobile
nima0bx

که باتأسف اورامینگریستم:سری تکان داده وآنجاراترک گفتم:درحالیکه زیرلب زمزمه میکردم:اونی که گول ظاهرتوروخورده ظاهرابه خاطر

1391/10/30 - 17:04 توسط Mobile
nima0bx

درحالیکه درمیان دودقلیانها محو
میشدم صدای آن جوانک رامیشنیدم که میگفت:خیلی دوستم داره..خاطره واقعی ازخودم

1391/10/30 - 17:07 توسط Mobile